در این نوشته می خوانید:
- 1 اختلال عملكرد جنسی زنان
- 2 بیماری شناسی
- 3 آناتومی
- 4 فیزیولوژی genital sexual arousal
- 5 تشخیص اختلال عملكرد جنسی زنان
- 6 شرح حال جنسی، طبی و سایكوسوشیال ( Psychosocial)
- 7 درمان اختلالات عملكرد جنسی زنان (FSD)
- 8 هورمون های استروئیدی جنسی
- 9 اختلالات جنسی به دنبال مصرف داروها
- 10 ابزار مكشی (Vacum Devices )
- 11 Sexual Therapy
- 12 درمان های خط دوم و سوم
- 13 اندیكاسیون های ارجاع
- 14 نتیجه گیری
اختلال عملكرد جنسی زنان
بررسی های دقیق و زیادی در مورد اپیدمیولوژی اختلالات جنسی زنان انجام نشده است. یافته های اخیر نشان می دهد 76% زنان به برخی از انواع اختلالات عملكرد جنسی مبتلا هستند. در آمریكا تقریباً 10 میلیون زن در طیف سنی 74-50 سال شكایاتی از قبیل كاهش لوبریكاسیون واژن، درد و ناراحتی هنگام آمیزش، كاهش arousal و اشكال در رسیدن به ارگاسم رامطرح می كنند. اخیراً یك بررسی كلی بر روی 1700 زن و 1500 مرد در سنین 59-18 سال نشان داد كه اختلال عملكرد جنسی در زنان شایع تر از مردان است (43% در برابر 31% ) كه این امر با فاكتورهای سایكودموگرافیك مختلفی از قبیل سن، تحصیلات و پایین بودن سلامت جسمی و روحی همراه می باشد و به طور بسیار با اهمیت تری، اختلال عملكرد جنسی زنان (FSD ) با تجربیات منفی روابط جنسی آنها همراه است.
بیماری شناسی
به طور كلی اختلال عملكرد جنسی در زنان به عنوان اختلالات تمایل جنسی، arousal ، ارگاسم و یا درد جنسی تعریف می شود كه این اختلال منجر به دیسترس شخص شده و ممكن است بر كیفیت زندگی او تأثیرگذار باشد.
آناتومی
یافته های اندكی در زمینه آناتومی، فیزیولوژی و پاتوفیزیولوژی عملكرد جنسی زنان وجود دارد. دستگاه تناسلی خارجی زنان ( واژن) شامل ساختارهای متعددی است. واژن یك اندام استوانه ای است كه رحم را به دستگاه تناسلی خارجی متصل می كند. دیواره واژن 3 لایه دارد:
1. لایه سطحی (داخلی) كه از سلول های پوششی تشكیل می شود و تحت تأثیر تغییرات هورمونی بدن است.
2. لایه عضلانی (میانی)
3. لایه خارجی كه غنی از بافت كلاژن والاستین می باشد و برای واژن حمایت ساختاری ایجاد می كند.
ولو (vulva ) كه در مدخل ورودی واژن قرار دارد و شامل لب ها (labia )، فضای داخل لب ها و بافت های نعوذی می با شد.
لب ها دو جفت ساختار پوستی هستند:
1. لب های بزرگ كه چین های حاوی چربی هستند و از پوست پوشیده شده اند و دارای مو می باشند
2. لب های كوچك كه چین های كوچكتری هستند و پوست بدون مو سمت خارج و مخاط واژن سطح داخل آن را پوشانیده است. لب های كوچك در جلو به هم ملحق شده و پرپوس كلیتوریس را تشكیل می دهند. فضای بین لب ها شامل دهانه واژن و سوراخ مجرای خروجی ادرار می باشد. كلیتوریس اندام Y شكل به طول 13-7 سانتی مترمی باشد كه شامل گلنس، تنه و كرورا است. تنه ی كلیتوریس توسط تونیكا آلبوژینه پوشیده شده و از یك جفت جسم غاری حاوی عضلات صاف و بافت سینوزوئیدی تشكیل شده است. بولب وستیبول نیز شامل یك جفت ساختار واقع در زیر پوست لب های كوچك است و معادل جسم اسفنجی در جنس مذكر می باشد.
یافته های محدودی در مورد موقعیت دقیق آتونومیك ساختارهای عصبی عروقی مرتبط با رحم، گردن رحم و واژن وجود دارد. اعصاب رحم از شبكه هیپوگاستریك تحتانی منشاء می شود كه این شبكه از اعصاب سمپاتیك – L T و رشته های اسپلانكنیك (پاراسمپاتیك S -S ) تشكیل می شود. این شبكه حس گردن رحم، قسمت فوقانی واژن، مجرای ادرار، بولب های وستیبولی و كلیتوریس را از سر لیگامان های رحمی ساكرال و كاردینال تأمین می كند. در گردن رحم، اعصاب سمپاتیك و پاراسمپاتیك گانگیون های پاراسرویكال را تشكیل می دهند. طی هیستركتومی رشته های اتونوم واژن، لب ها و گردن رحم ممكن است آسیب ببینند. عصب پودندال (S2-S4 ) نیز حس و حركت دستگاه تناسلی خارجی را تأمین می كند.
فیزیولوژی genital sexual arousal
ابهامات زیادی در مورد كنترل سیستم عصبی مركزی بر عملكرد جنسی زنان وجود دارد. یافته های محدود بیانگر تأثیر مراكز بالاتر از نخاع بر رفلكس های جنسی زنان می باشد.
پاسخ های جنسی arousal ساختارهای متعدد آناتومیك محیطی تناسلی و غیرتناسلی، ناشی از مكانیسم های رفلكس های نخاعی هستند. سگمان های نخاعی تحت كنترل كاهنده و مهاری مراكز متعدد بالاتر از نخاع قرار دارند. شاخه آوران رفلكس به طور اولیه از مسیر عصب پودندال می باشد. شاخه وابران رفلكس شامل هماهنگی فعالیت اتونومیك و سوماتیك است. یك رفلكس دیگر جنسی نخاعی، رفلكس بولبوكاورنوس است كه سگمان های ساكرال S -S را درگیر می كند كه در آن تحریك عصب پودندال منجر به انقباض عضلات كف لگن می شود. رفلكس دیگر جنسی نخاعی موجب تحریك عصب اتونوم كاورنوزال واژن و كلیتوریس شده و سبب احتقان واژن، لب ها و كلیتوریس می شود.
در وضعیت عادی، عضلات صاف واژن، كورپوس ها و كلیتوریس تحت یك تون انقباضی هستند. در پی تحریك جنسی، آزادشدن عصبی و اندوتلیال اكسیدنیتریك (NO ) اتفاق می افتد كه نقش مهمی در شل شدن عضلات صاف شریان ها و شریانچه های كاورنوزال كلیتوریس و شریانچه های عضلات صاف دارد و موجب افزایش جریان خون در شریان كاورنوزال كلیتوریس و در نتیجه افزایش فشار داخل كاورنوس كلیتوریس و تورم كلیتوریس می شود و منجر به برآمده شدن گلنز كلیتوریس و افزایش حساسیت آن می شود.
در پی تحریك جنسی، افزایش چشمگیر در جریان خون زیر مخاط واژن موجب ترشح 3 تا 5 میلی لیتر مایع ترانسودا در واژن می شود كه لوبركاسیون لازم برای لذت بردن از مقاربت را بوجود می آورد.
مقاربت را بوجود می آورد. شل شدن عضلات صاف واژن موجب افزایش طول و قطر مجرای واژن به خصوص در قسمت خلفی آن می شود.
یافته های آزمایشگاهی نشان می دهد كه استروژن (و نه آندروژن) موجب تعدیل جریان خون دستگاه تناسلی، لوبركاسیون واژن و یكپارچگی ساختار بافت واژن می شود. هرچند جایگزینی استروژن، لوبركاسیون واژن را افزایش می دهد و موجب حفظ یكپارچگی اپی تلیال واژن می گردد، ولی این درمان به علت همراهی با خطر سرطان آندومتر و پستان، ممكن است برای تمام بیماران مناسب نباشد. همچنین تجویز سیلدنافیل (sildenafil ) باعث افزایش چشمگیری در جریان خون دستگاه تناسلی و لوبریكاسیون واژن در حیوانات سالم و حیواناتی كه تخمدان آن ها برداشته شده است می شود. این داده ها حاکی از آن است كه مسیر CGMP و NO حداقل در بخشی از مكانیسم برانگیختگی جنسی در زنان دخالت دارد و سیلدنافیل این پاسخ را در مدل های حیوانی تسهیل می كند. به طور خلاصه، داده های حاصل از مدل های حیوانی نشان می دهد كه عوامل وازواكتیو نظیر سیلدنافیل و آپومورفین در برانگیختگی تناسلی نقش ایفا می كنند.
NO مسیر كلیدی در relaxation عضلات صاف كلیتوریس است. هر چند به نظر می رسد كه در واژن، تنها نقشی نسبی در relaxation عضلات صاف ایفا می كند. VIP نیز relaxation عضلات صاف را القا می كند. رسپتورهای α – آدرنرژیك در واژن وجود دارد كه توسط نوراپی نفرین انقباض در عضلات واژن را موجب می شود.
همچنین آندروژن (و نه استروژن) در دوزهای فارماكولوژیك، relaxation عضلات صاف را افزایش می دهد.
تشخیص اختلال عملكرد جنسی زنان
نكته اساسی در ارزیابی بیماران، گرفتن یك شرح حال جامع و دقیق جنسی، پزشكی و روانی اجتماعی، معاینات فیزیكی و برخی تست های آزمایشگاهی است. تست های تشخیصی اختصاصی از قبیل بیوتزیومتری یا مطالعات عروقی سیستم تناسلی معمولاً كمك كننده نیست. پرسشنامه های جنسی معتبر از قبیل شاخص عملكرد جنسی زنان و مقیاس دسترس جنسی می توانند ابزار كمك كننده ای در جهت ارزیابی عملكرد جنسی باشند.
شرح حال جامع و دقیق جنسی باید شامل ارزیابی قبلی و فعلی میل جنسی (لیبیدو)، arousal و قابلیت ارگاسم باشد. علاوه بر پاسخ های فیزیولوژیك جنسی، رضایت جنسی نیز به طور كلی باید ارزیابی شود. بیماران معمولاً داوطلبانه این اطلاعات را در اختیار قرار نمی دهند، بنابراین به ترتیب از سؤالات كلی شروع می كنیم مانند اینكه آیا از نظر جنسی فعال هستید؟ آیا متوجه هیچ تغییری در علاقه ی جنسی خود شده اید؟ و سپس به سؤالات شخصی تر می پردازیم و سعی می كنیم بر هر گونه مقاومت در برابر ارائه ی پاسخ درست و صادقانه غلبه كنیم. علاوه بر ارزیابی كلی رضایت جنسی، در نظر داشته باشید یك مشكل جنسی به طور كلی تنها زمانی اختلاف عملكرد در نظر گرفته می شود كه به طور چشمگیری دیسترس شخصی ایجاد كند.
در شرح حال طبی باید سؤوالات را بر بیماری های طبی (بیماریهای مزمن مثل دیابت، كم خونی و نارسایی كلیوی)، بیماری های عصبی (مانند ضایعات نخاع، مولتیپل اسكلروز، دیسك مهره های كمری – خاجی)، بیماری های غدد مترشحه (مثل هیپوگنادیسم، هیپرپرولاكتینمی، اختلالات تیروئید)، ریسك فاكتورهای آترواسكلروتیك عروقی (مثل هیپركلسترومی، هیپرتانسیون، دیابت، سیگار، سابقه ی خانوادگی) مصرف داروها (مثل كاهش دهنده های پرفشاری خون، ضد افسردگی ها، الكل، كوكائین) صدمه به لگن، پرینه و نواحی تناسلی (مثل آسیب در دوچرخه سواری)، درد ژنیتال، جراحی ها (مثل هیستركتومی، لامینكتومی، جراحی عروق) و شرح حال روانپزشكی (مثل افسردگی، اضطراب) متمركز نمود.
خلاصه ی شرح حال سایكوسوشیال در تمام بیماران در زمینه مسائل شخصی، اجتماعی و شغلی و مشكلات جنسی ضروری است. موقعیت روانشناسی فعلی، اعتماد به نفس، سابقه ی سوء استفاده جنسی، همینطور ارتباطات قبلی و فعلی و آمادگی شغلی و اجتماعی بایستی مدنظر قرار گیرند.
ابزارهای متعدد برای ارزیابی عملكرد جنسی در دسترس هستند در حالیكه هیچ چیز نمی تواند جایگزین مصاحبه ی شخصی شود.
معاینه ی فیزیكی
علاوه بر معاینه ی دقیق عروقی و عصبی، معاینه كامل دستگاه تناسلی خارجی ضروری می باشد.
بررسی های آزمایشگاهی
روی بررسی های آزمایشگاهی بسیار تاکید می شود. انجام تست های بیوشیمی استاندارد سرم، شمارش كامل خون و پروفایل لیپید ممكن است ریسك فاكتورهایی از قبیل هیپركلسترومی، دیابت و نارسایی كلیوی را مشخص كند. اندازه گیری TSH سرم در برخی موارد انتخابی ممكن است مفید باشد. محور هیپوتالاموس- هیپوفیز-گنادمی باید در تمام بیماران با اختلال عملكرد جنسی مورد بررسی قرار گیرد. اندازه گیری آندروژن های آدرنال و تخمدان، استروژن ها و FSH و LH ضروری می باشند.
هرگاه تستوسترون آزاد یا تام اندازه گیری می شود، مقدار SHBG (گلوبولین متصل شونده به هورمون جنسی) نیز باید مدنظر قرار گیرد. برای ارزیابی سطوح اندروژن آدرنال توصیه می شود میزان سولفات دهیدرواپی اندروسترون اندازه گیری شود. مقدار اندروژن به طور ایده آل باید اوایل روز (صبح) و میان سومین مرحله ی چرخه ی قاعدگی اندازه گیری شود، هر چند آدنوم های هیپوفیز از علل نادر اختلال عملكرد جنسی هستند، اما این بیماری به شدت تهدیدكننده ی زندگی و از علل برگشت پذیر اختلال عملكرد جنسی است كه نباید فراموش شود.
آزمایش های تشخیصی ویژه
بررسی های تشخیصی از قبیل داپلكس داپلر اولتراسوند، حس حرارت و حس ارتعاشی كلیتوریس و واژن و آرتریوگرام انتخابی پودندال یافته های پاتوفیزیولوژیك پزشك و بیمار را افزایش می دهد اما معایبی چون تهاجمی بودن، هزینه بالا، عوارض همراه و نداشتن داده های اصولی، استفاده از آن ها را محدود كرده است.
آستانه ی حس گرما، سرما و حس ارتعاشی كلیتوریس و واژن می تواند به طور قابل اعتمادی اندازه گیری شود و معاینه ی كمّی نورولوژیك دستگاه تناسلی زنان را امكان پذیر می سازد. مفید بودن این تست ارزشمند تشخیصی غیرتهاجمی در تعیین اختلالات عملكردی جنسی زنان اثبات شده است.
برخی محققین استفاده از سونوگرافی داپلر را قبل و بعد از تحریك به عنوان ابزار تشخیصی در زنان با اختلال عملكرد جنسی گزارش كرده اند و به طور معمول داده های ولومتریك و همودینامیك را قبل و بعد از تحریك دیداری و شنیداری جنسی بررسی كرده اند. قطر تنه ی كلیتوریس از تونیكا آلبوژینه میانی تنه ی كورپورال تا دیواره تونیكا آلبوژینه خارجی تنه ی كورپورال مقابل اندازه گیری می شود. افزایش قطر كلیتوریس و حجم اسفنجی قبل و بعد از برانگیختگی مستقیماً با افزایش مقادیر سرعت انتهای دیاستولی مرتبط است و نشان می دهد كه سرعت انتهای دیاستولی دلالت مستقیم بر میزان احتقان تناسلی دارد. برخی از محققین از داپلكس داپلر اولتراسوند قبل و بعد از تحریك جنسی دیداری-شنیداری به همراه استعمال موضعی 2% آلپروستادیل (alprostadil ) به منظور ثبات بیشتر داده های همودینامیك و ولومتریك استفاده می نمایند.
درمان اختلالات عملكرد جنسی زنان (FSD)
آموزش بیمار و همسرش جزء بسیار مهم و اساسی در درمان FSD می باشد و باید در زمان ممکن انجام گیرد. نتایج حاصل از تاریخچه ی شرح حال، معاینات بالینی، تست های آزمایشگاهی و نیاز به تست های تشخیصی اضافه باید برای بیمار و همسرش بررسی شود و در صورت نیاز، ارجاع های مناسب صورت پذیرد. آموزش بیمار و همسرش نه تنها ارتباط پزشك-بیمار-همسر را تسهیل می كند، بلكه همكاری بیمار برای انجام درمان های توصیه شده را ارتقا می بخشد.
اصلاح علت های برگشت پذیر
متخصصین سلامت و بهداشت باید برای تعدیل علل قابل برگشت اختلالات جنسی زنان با بیماران همكاری كنند. از جمله این موارد می توان به اختلالات جنسی سایكوژنیك، عدم تعادل های هورمونی، هایپر پرولاكتینمیا، اختلالات جنسی وابسته به داروی خاص (به طور مثال، مهاركننده ی انتخابی برداشت سروتونین ( SSRIs)، ناتوانی جنسی عصبی یا عروقی ثانویه به تروماهای پرینه، آنورگاسمیا به علت نوروپاتی پودندال اشاره كرد.
هورمون های استروئیدی جنسی
نقش هورمون های استروئیدی جنسی در عملكرد تناسلی به صورت گسترده بررسی شده است. ولی در مورد نقش هورمون های استروئید جنسی در تنظیم برانگیختگی واژینال تحقیقات اندک است. در حال حاضر، هیچ پایه ی منطقی برای كنترل فارماكولوژیك زنان دارای اختلال عملكرد جنسی توسط هورمون های جنسی یا آنالوگ های هورمونی وجود ندارد.Bachmann و همكاران گزارش كردند كه نقص استروژن همراه با وضعیت یائسگی منجر به از دست رفتن كلاژن و بافت چربی در ولوا (vulva)، رشد ضعیف سلول های اپی تلیال واژینال، نازكی و از دست رفتن الاستیسیته دیواره ی واژن بعد از ترومای خفیف، بروز تأخیری ترشح با تحریك جنسی و افزایش در PH واژن می شود كه سبب آسیب پذیری شدیدتر دیواره آن نسبت به میكروب های پاتوژن و فلور ادراری تناسلی می شود. زنان با سطح پلاسمایی استرادبول كمتر از pg/ml50 به طرز چشمگیری شكایات بیشتری از خشكی واژن، تكرر ادرار، افزایش آمیزش دردناك (Dysparunia ) و سوزش در مقایسه با زنان با مقادیراسترادیول بالاتر از pg/ml50 داشتند. درمان با استرادیول، جریان خون واژینال و ترشح آن را افزایش می دهد و شاخص های رشد اپی تلیال را بهبود می بخشد، PH واژن را طبیعی می كند و از آتروفی آن جلوگیری می كند.
كاهش آندروژن، در زنانی كه به قدر كافی استروژن دریافت كرده اند با اختلالات جنسی همراه می باشد. جایگزینی آندروژن در زنان مبتلا به اختلالات جنسی با تغییراتی در دستگاه تناسلی خارجی همراه است. این تغییرات شامل افزایش حساسیت، تورم، هایپرتروفی كلیتوریس و پرخونی وولوا می باشد. زنان با سطوح بالاترتستوسترون، به طور بارزی سطوح بالاتری از پاسخ های مرتبط با میزان جریان خون واژینال به تحریكات شهوت زا (erotic) در مقایسه با آنهایی كه سطوح پایین تری از تستوسترون دارند را نشان می دهند. استفاده از آندروژن اگزوژن موجب افزایش قابل توجه برانگیختگی جنسی در زنان یائسه می شود. در زنانی كه تخمدان های آن ها برداشته شده بود و با تستوسترون درمان می شدند، افرادی كه میزان بالاتری از تستوسترون نسبت به SHBG داشتند برانگیختگی جنسی بالاتری نیز داشتند. تحقیقات نشان داده است كه درمان زنان دارای نارسایی آدرنال با DHEA سلامت كلی و عملكرد جنسی آنها را بهبود می بخشند. همچنین درمان جایگزینی آندروژن با DHEA در زنان دارای اختلال عملكرد جنسی و نارسایی آندروژن به طرز بارزی مشكلات جنسی را كاهش می دهد و به طور چشمگیری عملكرد جنسی را در زمینه های میل، برانگیختگی،ترشح، رضایتمندی و ارگاسم ارتقا می بخشد.
هیپر پرولاكتینمی
درمان هیپر پرولاكتینمی در زنان دارای اختلال عملكرد جنسی شامل موارد زیر می باشد:
1. قطع كردن دارو هایی كه موجب افزایش پرولاكتین می شوند، مانند استروژن ها و متیل دوپا
2. استفاده از بروموكریپتین
3. جراحی تومور مترشحه پرولاكتین هیپوفیز
اختلالات جنسی به دنبال مصرف داروها
داروهای روان گردان مانند SSRI ها، نورولپتیك ها و آنتی سایكوتیك ها همراه با اختلال عملكرد جنسی در زنان می باشند به علاوه، آگونیست های هورمون آزاد كننده ی Luteinizing Hormone و آنتی آندروژن ها نیز كه به طور رایجی در درمان اندومتریوز، ناباروری و فیبروم های رحم، مورداستفاده قرار می گیرند، با اختلالات جنسی همراه هستند.
وجود اختلالات رفتاری
بیماران با رفتارهای نا سالم، الكلیسم، كشیدن سیگار و استفاده از داروهای محرك باید در مورد امكان نقش آنها به عنوان عوامل ایجاد كننده اختلالات جنسی در زنان مورد توجه قرار گیرند.
درد اعضای تناسلی (Genital pain)
درد ژنیتال یك وضعیت بسیار شایع و ناتوان كننده ای است كه با رنج شخص و كاهش كیفیت زندگی او همراه است و در 14 درصد افراد مشاهده می شود. این درد می تواند ناشی از ترومای Neuromas ) (نواحی تناسلی و التهاب غدد دهلیزی (Vestibular Adenitis) باشد.
درمان خط اول (First line therapy ):
مداخلات مرحله اول، كه با سهولت استفاده،برگشت پذیری، وضعیت غیرتهاجمی و هزینه ارزان، مشخص می شود، مشتمل بر داروهای خوراكی نعوظ زا (erectogenic ) مانند sildenafil ، apomorphine ، phentolamine خوراكی، ابزار نعوظ مكشی(واكیوم)و درمان های روانی جنسی (psychosexual) یا زوج درمانی است.
داروهای خوراكی وازو اكتیو
سیلد نافیل ( Sildenafil)
عرضه ی sildenafil در 1998 در درمان مردان دارای اختلال عملكرد نعوظ، انقلابی به پا كرد وزنان دارای اختلال عملكرد جنسی را برای جلب توجهات پزشكی نیرو بخشید. این مهار كننده یPDE 5 هیدرولیز cGMP را متوقف می كند و موجب تجمع cGMP می شود وكه در نتیجه اثرات شل كنندگی نیتریك اكساید ( NO) را درعضلات كلیتوریس تقویت می كند، ولی هنوز این دارو از سوی سازمان غذا و داروی آمریكا، (FDA) برای استفاده زنان تأیید نشده است. سیلد نافیل در درمان زنان در برانگیختگی جنسی دچار اختلال هستند، با نتایج متفاوتی مورد استفاده قرار گرفته است.
كاپلان و همكارانش در بررسی33 زن یائسه ای که اختلال عملكرد جنسی داشتند، متوجه شدند كه سیلدنافیل علی رغم ایجاد تغییرات مثبت در میزان ترشح واژینال و افزایش حساسیت كلیتوریس، مجموع عملكرد جنسی زنان را به طرز واضحی بهبود نبخشید.
در مطالعه دیگری كه توسط Caruso و همكارانش بر روی 53 زن یائسه با دوره های قاعدگی طبیعی (چرخه های طبیعی تخمك گذاری و سطوح نرمال هورمون های استروئید جنسی) انجام شد، درمان با سیلدنافیل در دوزهای25و50 میلی گرم، عملكرد جنسی را به طرز واضحی بهبود بخشید و برانگیختگی، ارگاسم، لذت كلی، تعداد آمیزش و تخیلات شهوت زا (erotic) را نسبت به قبل از مصرف دارو بهتر كرد ولی تفاوت معنی دار آماری بین 2 دوز دارو مشاهده نگردید.
فنتولامینPhentolamine) (،كه آنتاگونیست غیراختصاصی گیرندهای B و B آدرنرژیك است و موجب شل شدن عضلات صاف جداره رگ ها می شود و آپورفین ( Apomorphine) كه آگونیست غیرانتخابی گیرنده ی دوپامین است وبا فعال سازی مسیر دوپامنیرژیك در سیستم اعصاب مركزی تولید نعوظ می كند، نیز برای اختلالات جنسی زنان استفاده شده است.
داروهای وازو اكتیو موضعی
مطالعات فراوانی وجود دارد كه استفاده از آلپروستادیل موضعی را در زنان دارای اختلالات برانگیختگی جنسی مورد بررسی قرار داده است. Becher و همكارانش ژل 2/0 درصد آلپروستادیل را همراه با یك فاكتور كه نفوذپذیری پوست را افزایش می داد، بر روی كلیتوریس زنانی كه اختلال عملكرد جنسی داشتند، به كار بردند.تمام زنان برآمدگی لابیال و كلیتوریس را نشان دادند و72% آنها یك سوزش موضعی خفیف را ذكر كردند.
همچنین در استفاده از ژل داخل واژینال آلپروستادیل، بهبودی در احساس برانگیختگی واژینال مشاهده شده است.از عوارض جزئی این دارو اریتم موضعی، خارش و سوزش خفیف واژینال و برآمدگی ژنیتال است ، درمان با آلپروستادیل موضعی می تواند هم در زنان یائسه و هم در زنان پیش از یائسگی مؤثر باشد. Costabile و همكارانش، در مطالعه ی خود كه بر روی 79 زن طبیعی یائسه شده یا به دلیل جراحی یائسه شده كه دارای اختلالات برانگیختگی جنسی بودند، انجام دادند متوجه شدند كه پروستاگلاندین E1 موجب احتقان عروقی ژنیتال می گردد.
Aurioles – Rubio و همكارانش نشان دادند زنانی كه درمان جایگزینی استروژن را همراه با 40 میلی گرم فنتولامین در محلول واژینال استفاده می كنند به طرز بارزی نتایج موضعی و فیزیولوژیكی بهتری نسبت به دارونما دارند.
ابزار مكشی (Vacum Devices )
در حال حاضر، درمان با واكیوم تنها درمان تأییدشده ی FDA برای زنان دارای اختلال عملكرد جنس می باشد. این درمان به منظور افزایش جریان خون در كلیتوریس، تسهیل برآمدگی كلیتوریس و ارتقای برانگیختگی جنسی ژنیتال محیطی طراحی شده است، زیرا كه تحریك و برآمدگی كلیتوریس جنبه های مهمی از برانگیختگی جنسی زنان می باشد. این باور وجود دارد كه دشواری یاناتوانی در رسیدن به بیشترین حد تورم كلیتوریس ممكن است با دیگر علائم اختلال برانگیختگی جنسی بانوان مرتبط باشد. هنگامی كه زنان دارای اختلالات ارگاسمیك یا برانگیختگی جنسی، از واكیوم استفاده می كنند افزایش جریان خون به كلیتوریس صورت می گیرد كه با افزایش شور و هیجان و برانگیختگی جنسی بیشتر، شامل افزایش ترشح واژینال و برآمدگی لابیال و در نتیجه عملكرد و ارضای جنسی بهترهمراه است.
Sexual Therapy
therapy Sexual كه دیسترس های رابطه ای را مورد توجه قرار می دهد و نگرانی های انجام امور جنسی و الگوهای ارتباط درهم ریخته و مختل رامد نظر قرار می دهد می تواند عملكرد جنسی را بهبود بخشد. توصیه شده است كه هم بیمار و هم همسرش را در therapy sexual وارد و درگیر كنیم. همچنین این روش در بیماران یا زوج هایی كه میل دارند فعالیت جنسی را بعد از یك دوره ی طولانی كناره گیری مجدداً شروع كنند مؤثر است.
درمان های خط دوم و سوم
متأسفانه، هیچ درمان خط دوم یا سومی در دسترس برای درمان زنان دارای اختلال عملكرد جنسی وجود ندارد.
اندیكاسیون های ارجاع
پزشكانی كه آموزش مناسبی در پزشكی امور جنسی دیده اند باید بتوانند اكثریت غالب زنان دارای اختلال عملكرد جنسی را درمان كنند. با این حال، اندیكاسیون های زیادی برای ارجاع وجود دارد.
1. بیماران جوان با سابقه ی ترومای لگنی و پرینه ای
2. بیماران با آنورگاسمیا به علت نوروپاتی پودندال ناشی از تروما یا هیستركتومی
3. بیماران با درد تناسلی به علت نروما، التهاب غدد وستیبول و سندروم دردmyfascial
4. بیماران با آنویسم آئورت یا بیماری دیسك بولبوساكرال كه نیازمند مداخلات عروقی یا جراحی اعصاب هستند
5. بیماران با بیماری های پیچیده و عارضه دار غدد درون ریز
6. بیماران با اختلالات عارضه دار و پیچیده ی روان پزشكی یا روان جنسی (مثلاً افسردگی مقاوم، تغییر جنسیت)
7. درخواست بیمار یا پزشك برای ارزیابی تخصصی
8. دلایل پزشكی قانونی (آسیب های شغلی یا دارویی).
نتیجه گیری
اختلال عملكرد جنسی در زنان یك اختلال بسیار شایع است كه منجر به دیسترس شخصی زیادی می شود و ممكن است بر كیفیت زندگی تأثیر داشته باشد. مطالعاتی كه آناتومی، فیزیولوژی و پاتوفیزیولوژی عملكرد و اختلال عملكرد جنسی زنان را بررسی می كنند محدود هستند. لذا ارزیابی روان شناسی و پزشكی جامع و مشترك، آموزش مستمر بیمار و همسرش، تعدیل علت های عود كننده و درمان دارویی به شخص توصیه و تأکید می شود.
ثبت ديدگاه